نمایش ساختار صفحات وب‌سایت به‌صورت وایرفریم مینیمال که روایت برند و جریان روایی بین بلوک‌های محتوا را نشان می‌دهد

روایت‌پردازی در وب‌سایت؛ چگونه ساختار صفحات داستان برند را می‌سازد؟

آنچه در این مطلب میخوانید !

کاربر وارد سایت می‌شود؛ صفحه هنوز کامل لود نشده، اما ترکیب رنگ‌ها، تیتر اول، منوی ساده یا شلوغ، اسکرولی که او را بالا و پایین می‌برد و بلوک‌هایی که یکی‌یکی ظاهر می‌شوند، در چند ثانیه برایش یک داستان کوتاه می‌سازند؛ داستانی درباره این‌که این برند چقدر حرفه‌ای، قابل‌اعتماد و «برای من» است. حتی اگر هیچ «روایت رسمی» ننوشته باشید، ساختار صفحات شما دارد هر روز داستانی ناخودآگاه تعریف می‌کند.

روایت‌پردازی در وب‌سایت چیست و چرا ساختار مهم‌تر از شعار است؟

روایت‌پردازی در وب‌سایت فقط نوشتن یک داستان برند در صفحه «درباره ما» نیست. روایت یعنی تجربه‌ای که کاربر از لحظه ورود تا خروج، قدم‌به‌قدم می‌سازد؛ ترکیبی از چیدمان بخش‌ها، مسیرهای حرکت، لحن محتوا و حس بصری. ساختار صفحات، اسکلت این روایت است؛ چیزی که تعیین می‌کند کاربر اول چه ببیند، بعد کجا برود و چه برداشتی در ذهنش بنشیند.

در سایت‌های ایرانی، اغلب تمرکز روی ظاهر یا سئو فنی است و نقش ساختار روایی جدی گرفته نمی‌شود. نتیجه، صفحه‌هایی است که شبیه بروشورهای تکه‌تکه‌اند: بنر بزرگ، چند آیکون، یک بخش نمونه‌کار و فرم تماس؛ بدون ریتم، بدون اوج و فرود، بدون منطق داستانی. درحالی‌که یک طراحی وب‌سایت حرفه‌ای باید بداند هر بلوک چه جمله‌ای در داستان برند می‌گوید.

کاربری که به‌دنبال پزشک، وکیل، دوره آموزش یا یک سرویس B2B است، ناخودآگاه در حال پیگیری یک خط داستانی است: «این‌ها چه کسانی هستند؟ برای چه کسی کار می‌کنند؟ چقدر جدی و معتبرند؟ چه مسیری برای من طراحی کرده‌اند؟» اگر ساختار صفحات پاسخ این سؤالات را به‌صورت تدریجی، منظم و انسانی ندهد، هر چقدر هم لحن محتوای شما خوب باشد، روایت برند تکه‌تکه و شکننده می‌شود.

ترتیب بلوک‌ها؛ از سلام اول تا دعوت آخر، هر بخش یک جمله از داستان

اگر برند را یک رمان در نظر بگیریم، هر صفحه وب یک فصل و هر بلوک محتوایی یک پاراگراف است. ترتیب این پاراگراف‌هاست که ریتم، تعلیق و باورپذیری داستان را می‌سازد. در بسیاری از سایت‌ها، بلوک‌ها فقط براساس «آنچه داریم» چیده شده‌اند، نه براساس «مسیر ادراکی کاربر».

سه لایه کلیدی در ترتیب بلوک‌ها

برای ساخت یک روایت منسجم در صفحه، می‌توان به سه لایه اصلی فکر کرد:

  • لایه معرفی: تیتر اول، زیرتیتر، هِرو (Hero Section) و یک توضیح کوتاه که بگوید «این‌جا کجاست و برای چه کسی است؟»
  • لایه اثبات: مزیت‌ها، شواهد اعتماد (نمونه‌کار، مشتریان، آمار قابل‌سنجش)، توضیح واضح از «چطور کار می‌کنیم».
  • لایه دعوت: مسیر بعدی؛ فرم، دکمه تماس، لینک به صفحه جزئیات، یا دعوت به مطالعه ادامه داستان در بخش‌های دیگر.

چالش رایج در سایت‌های ایرانی این است که لایه دعوت خیلی زود یا خیلی دیر می‌آید. کاربر هنوز برند را نشناخته، با دکمه «همین الان ثبت‌نام کن» مواجه می‌شود، یا برعکس، آن‌قدر اطلاعات بدون نظم می‌بیند که در انتها دیگر توانی برای کلیک ندارد.

نمونه یک ریتم روایی ساده برای صفحه خدمات

گام روایی نوع بلوک نقش در داستان برند
۱. سلام و جایگاه تیتر اصلی + زیرتیتر می‌گوید این صفحه برای چه نیازی و چه مخاطبی ساخته شده است.
۲. همدلی پاراگراف کوتاه درباره دردهای رایج به کاربر نشان می‌دهد مشکلش فهمیده شده، نه صرفاً دیده شده.
۳. راه‌حل توضیح سرویس و خروجی‌ها روشن می‌کند که این برند چه تغییری در وضعیت فعلی کاربر ایجاد می‌کند.
۴. شواهد نمونه‌کار، نقل‌قول مشتری، آمار داستان را از «ادعا» به «واقعیت قابل‌سنجش» نزدیک می‌کند.
۵. دعوت دعوت به تماس، فرم، یا قدم بعدی به داستان یک ادامه منطقی می‌دهد و کاربر را معلق رها نمی‌کند.

در یک طراحی وب‌سایت شرکتی این ترتیب می‌تواند تفاوت بین یک برند «مبهم و شلوغ‌گو» و یک برند «شفاف و حرفه‌ای» باشد، بدون این‌که حتی یک کلمه تبلیغ اغراق‌آمیز استفاده شود.

لحن محتوا و حرکت کاربر؛ دیالوگ آرام در طول اسکرول

هر اسکرول در صفحه مثل ورق‌زدن یک کتاب نیست؛ بیشتر شبیه قدم‌زدن در یک راهرو است. کاربر در این راهرو با متن‌ها، تیترها و دکمه‌ها «مکالمه» می‌کند. لحن محتوا در کنار ساختار صفحه تعیین می‌کند این مکالمه چطور پیش برود: رسمی و خشک، صمیمی و شلوغ، یا دقیق و آرام.

اگر ساختار صفحه خوب طراحی شده باشد اما لحن متن با موقعیت کاربر هماهنگ نباشد، روایت می‌شکند. برای مثال:

  • در ابتدای صفحه، کاربر دنبال فهمیدن «کجا آمده‌ام؟» است؛ این‌جا لحن باید شفاف، خنثی و توضیحی باشد.
  • در میانه صفحه، او می‌خواهد بداند «چرا شما؟»؛ این‌جا به لحن تحلیلی، مقایسه‌ای و کمی احساسی نیاز است.
  • نزدیک انتها، کاربر باید احساس «آمادگی برای تصمیم» داشته باشد؛ این‌جا لحن دعوت‌کننده، مطمئن و بدون فشارِ مستقیم کار می‌کند.

برای مدیر بازاریابی یا صاحب کسب‌وکار ایرانی که مخاطبانش طیفی از افراد رسمی، نیمه‌رسمی و عمومی هستند، هماهنگی این سه لحن در طول اسکرول بسیار مهم است. مخاطب نباید حس کند لحن ناگهان از گزارش تخصصی به شعار تبلیغاتی جهش کرده است.

چالش‌های رایج و راه‌حل‌های روایی

  • چالش: تیترهای کلی مثل «بهترین خدمات» که هیچ داستانی نمی‌گویند.
    راه‌حل: تیتر را به یک جمله روایی تبدیل کنید: «روایت‌پردازی در وب‌سایت شما را از یک سایت ایستا به یک تجربه زنده تبدیل می‌کند».
  • چالش: پاراگراف‌های طولانی و بدون استراحت بصری.
    راه‌حل: پاراگراف‌های کوتاه، تیترهای میانی، نقل‌قول کوتاه یا بلاک‌کوت برای تاکید پیام‌های کلیدی.
  • چالش: دعوت ناگهانی به «خرید» یا «ثبت‌نام» بدون زمینه‌چینی.
    راه‌حل: قبل از دعوت، یک بلوک کوچک برای خلاصه‌سازی مزیت‌ها و روشن‌کردن «قدم بعدی» قرار دهید.

هماهنگی عناصر بصری و پیام‌های کلیدی؛ تصویر و متن، دو راوی هم‌صدا

در روایت‌پردازی برند، تصویر و متن دو راوی موازی‌اند. اما در بسیاری از سایت‌ها این دو راوی، دو داستان متفاوت تعریف می‌کنند: بنرهای شلوغ، استوک‌های بی‌ربط، رنگ‌هایی که با هویت برند هماهنگ نیستند و آیکون‌هایی که صرفاً برای پرکردن فضا چیده شده‌اند.

برای ساخت روایت ساختاری، باید به این پرسش پاسخ دهید: «هر عنصر بصری در این صفحه، چه جمله‌ای به داستان برند من اضافه می‌کند؟» اگر پاسخی ندارید، احتمالاً آن عنصر باید حذف یا بازطراحی شود.

سه اصل ساده برای هم‌صداسازی تصویر و متن

  • اصل تمرکز: در هر بخش، فقط یک پیام کلیدی را برجسته کنید؛ بقیه عناصر باید در خدمت همان پیام باشند، نه رقیب آن.
  • اصل تداوم: رنگ‌ها، تایپوگرافی و سبک آیکون‌ها در تمام صفحات باید یک خط داستانی بصری ثابت بسازند؛ تغییرهای ناگهانی حس «پریدن به سایت دیگر» می‌دهد.
  • اصل سکوت: فضای خالی (Whitespace) بخش مهمی از روایت است؛ جایی برای مکث ذهن کاربر و هضم پیام. شلوغی، اجازه ساخت تصویر ذهنی از برند را می‌گیرد.

برای مثال، برندی که هویت خود را بر «شفافیت و سادگی» بنا کرده، اگر از بنرهای تیره، فونت‌های فشرده و المان‌های پرزرق‌وبرق استفاده کند، در سطح بصری داستان متضادی را روایت می‌کند. مخاطب ممکن است نتواند دقیقاً بگوید «چه‌چیزی درست نیست»، اما بی‌اعتمادی آرام در او شکل می‌گیرد.

صفحات لندینگ به‌عنوان فصل‌های داستان؛ هر لندینگ یک موقعیت روایی

اگر سایت را یک کتاب در نظر بگیریم، صفحات لندینگ، فصل‌هایی هستند که برای موقعیت‌های خاص نوشته می‌شوند: کمپین تبلیغاتی، محصول جدید، رویداد، یا یک پرسونای مشخص. خطای متداول این است که لندینگ‌ها را فقط نسخه ساده‌شده یا کشیده‌شده صفحه اصلی بدانیم.

هر لندینگ باید یک «پرسش مرکزی» را جواب دهد: «کاربری که از این تبلیغ/سرچ/کمپین آمده، دقیقا چه روایتی را باید در چند دقیقه تجربه کند تا به اقدام برسد؟» پاسخ این پرسش، ساختار صفحه را تعیین می‌کند؛ نه برعکس.

نقش لندینگ در معماری روایت برند

  • فصل‌های موقعیتی: لندینگ می‌تواند روایت برند را برای یک بخش از مخاطبان (مثلاً استارتاپ‌ها یا پزشکان) با زبان و مثال‌های مخصوص آن‌ها بازنویسی کند.
  • پُل بین تبلیغ و سایت: کاربر نباید احساس کند بین تبلیغ و صفحه فرود، دو داستان متفاوت می‌شنود؛ پیام، لحن و وعده باید ادامه‌دار باشند.
  • آزمایشگاه روایت: لندینگ‌ها بهترین فضا برای تست ترتیب بلوک‌ها، تیترها و انواع دیالوگ با کاربر هستند؛ نتایج این آزمون‌ها می‌تواند بعداً در معماری کل سایت اعمال شود.

در کسب‌وکارهای ایرانی، به‌ویژه زمانی که بودجه تبلیغات محدود است، هر لندینگ که ساختار روایی دقیقی نداشته باشد، عملاً هزینه‌ای است که برای یک «فصل ناتمام» در داستان برند پرداخت می‌شود؛ فصلی که خواننده وسطش کتاب را می‌بندد.

جریان روایی میان صفحات؛ از صفحه اصلی تا عمق سایت

روایت برند فقط درون یک صفحه شکل نمی‌گیرد؛ در رفت‌وآمد بین صفحات است که کاربر از آشنایی اولیه به درک عمیق‌تر و نهایتاً اعتماد می‌رسد. این‌جا نقش معماری اطلاعات و نحوه لینک‌دهی داخلی پررنگ می‌شود.

اگر صفحه اصلی مثل مقدمه کتاب است، صفحات خدمات، لندینگ‌ها، وبلاگ و صفحه «درباره ما» فصل‌هایی هستند که باید به‌ترتیب منطقی خوانده شوند. مشکلی که در بسیاری از سایت‌ها دیده می‌شود، «پرش‌های بی‌منطق» در روایت است؛ جایی که کاربر از یک وعده جذاب در صفحه اصلی ناگهان به صفحه‌ای می‌رسد که ساختار و لحن دیگری دارد و عملاً داستان را قطع می‌کند.

چگونه جریان روایی بین صفحات بسازیم؟

  • مسیرهای اصلی را تعریف کنید: مثلاً برای یک متخصص مستقل، مسیر «صفحه اصلی ← درباره من ← خدمات ← نمونه‌کارها ← تماس» باید از نظر ساختاری و محتوایی مثل یک خط داستانی پیوسته عمل کند.
  • نقش هر صفحه را مشخص کنید: آیا این صفحه قرار است آشنا کند، قانع کند، یا دعوت به اقدام باشد؟ هر صفحه فقط یک نقش اصلی داشته باشد.
  • لحن و الگوی بصری ثابت: تغییرات بزرگ در چیدمان، لحن یا طراحی نباید بدون دلیل قوی اتفاق بیفتد؛ هر تغییر باید بخشی از داستان باشد، نه حاصل استفاده از چند قالب متفاوت.

هر کلیک کاربر، تغییر زاویه دوربین در فیلم داستان برند است؛ اگر برش‌ها بی‌ربط و ناگهانی باشند، حتی داستان خوب هم گم می‌شود.

روایت‌پردازی ساختاری در وب‌سایت‌های ایرانی؛ چالش‌ها و راه‌حل‌های عملی

در فضای وب فارسی، چند الگوی تکراری باعث می‌شود روایت ساختاری شکل نگیرد: قالب‌های آماده بدون توجه به مسیر کاربر، متن‌های تولیدشده صرفاً برای سئو، بنرهای سنگین و نبود استراتژی برای ارتباط بین صفحات. برای اصلاح این وضعیت، لازم نیست همه‌چیز از صفر بازطراحی شود؛ گاهی بازچینش و بازنویسی هوشمندانه کافی است.

چند گام عملی برای مدیران و صاحبان کسب‌وکار

  1. نقشه داستان فعلی سایت را بکشید: از خود بپرسید کاربر از صفحه اصلی به کجا می‌رود و در هر صفحه چه پیامی دریافت می‌کند. این مسیر را روی کاغذ یا ابزارهای ساده رسم کنید.
  2. یک «پرسش مرکزی» برای هر صفحه تعریف کنید: مثلاً: «کاربر بعد از خواندن این صفحه باید چه چیزی را با قطعیت بداند یا احساس کند؟» هرچیز اضافی را حذف یا جابه‌جا کنید.
  3. بلوک‌ها را مرور و طبقه‌بندی کنید: معرفی، اثبات، دعوت. اگر یکی از این سه لایه غایب است یا چند بار تکرار شده، ساختار را بازتنظیم کنید.
  4. لحن را هماهنگ کنید: چند صفحه کلیدی را پشت‌سر هم بخوانید؛ اگر حس کردید از سایت یک شرکت به بروشور فروش قدیمی یا برعکس پریده‌اید، لحن را بازنویسی کنید.
  5. آزمون با کاربر واقعی: از دو سه نفر از مخاطبان واقعی (نه فقط هم‌تیمی‌ها) بخواهید ده دقیقه در سایت بچرخند و فقط بگویند «فکر می‌کنید این برند کیست و چطور کار می‌کند؟» فاصله بین برداشت آن‌ها و روایت مدنظر شما، نشتی داستان است.

در نهایت، اگر می‌خواهید روایت‌پردازی ساختاری را به‌صورت عمیق‌تری در سایت خود پیاده کنید، نیاز به نگاهی تلفیقی به معماری اطلاعات، UX، محتوا و هویت دیجیتال دارید؛ نگاهی که فراتر از «چند صفحه وب» به «نظام روایت برند در وب» فکر می‌کند.

جمع‌بندی؛ ساختن اعتماد و تمایز از راه روایت ساختاری

روایت‌پردازی در وب‌سایت، یعنی این‌که اجازه ندهید ساختار صفحات و بلوک‌ها به‌صورت تصادفی و براساس امکانات قالب تصمیم بگیرند چه روایتی از برند شما ساخته شود. در دنیایی که بسیاری از سایت‌ها از نظر ظاهری شبیه هم شده‌اند، آن‌چه تمایز ایجاد می‌کند، انسجام تجربه کاربر و شفافیت داستانی است که در طول چند دقیقه حضور در سایت می‌شنود.

ساختار صفحات وقتی درست عمل می‌کند که:

  • ترتیب بلوک‌ها، ریتمی منطقی از معرفی، اثبات و دعوت بسازد،
  • لحن محتوا با حرکت کاربر در اسکرول هماهنگ باشد،
  • عناصر بصری، همان داستانی را بگویند که متن تعریف می‌کند،
  • صفحات لندینگ به‌عنوان فصل‌های هدفمند، روایت را برای موقعیت‌های خاص بازنویسی کنند،
  • معماری اطلاعات، جریان پیوسته‌ای بین صفحه اصلی، خدمات و محتوا ایجاد کند.

برای مدیران بازاریابی، صاحبان کسب‌وکار و متخصصان مستقل در ایران، توجه به این لایه روایی، فقط یک کار زیبایی‌شناختی نیست؛ مستقیماً روی اعتماد، نرخ تبدیل و تصویر بلندمدت برند اثر می‌گذارد. اگر احساس می‌کنید سایت فعلی‌تان «همه اطلاعات را دارد اما داستان ندارد»، وقت آن است به ساختار، مثل یک سناریو نگاه کنید و بازنویسی‌اش را جدی بگیرید.

سوالات متداول

۱. روایت‌پردازی در وب‌سایت چه تفاوتی با داستان‌گویی کلاسیک دارد؟

روایت‌پردازی در وب‌سایت الزاماً به معنای نوشتن داستان خطی با مقدمه، گره و پایان نیست. در وب، روایت از ترکیب ساختار صفحات، ترتیب بلوک‌ها، لینک‌ها، تصاویر و لحن محتوا شکل می‌گیرد و کاربر می‌تواند از میانه وارد شود یا مسیر را عوض کند. در داستان‌گویی کلاسیک، نویسنده کنترل کامل بر ترتیب وقایع دارد؛ اما در وب، طراح و معمار محتوا باید چند مسیر احتمالی را در نظر بگیرند و برای هرکدام روایتی منسجم بسازند.

۲. از کجا بفهمم ساختار سایت فعلی من روایت برند را خراب می‌کند؟

نشانه‌ها معمولاً در رفتار کاربر دیده می‌شود: بونس‌ریت بالا، رهاکردن صفحات خدمات بدون اقدام، و سوالات تکراری مشتریان درباره چیزهایی که در سایت نوشته‌اید. اگر هنگام مرور صفحات احساس کردید پیام‌ها تکراری، پراکنده یا متناقض هستند و معلوم نیست کاربر بعد از هر صفحه باید چه بداند یا چه کند، ساختار روایی مشکل دارد. گفت‌وگوی کوتاه با چند مخاطب واقعی و شنیدن برداشت آزادشان از برند، آینه خوبی برای دیدن این اختلال است.

۳. آیا در سایت‌های کوچک هم به روایت‌پردازی ساختاری نیاز داریم؟

بله، حتی اگر سایت شما فقط چند صفحه ساده داشته باشد، باز هم کاربر در حال ساختن یک داستان ذهنی درباره برند شماست. در سایت شخصی یک مشاور، ترتیب «صفحه اصلی، درباره من، خدمات، نمونه‌کار و تماس» اگر آگاهانه طراحی شود، می‌تواند احساس حرفه‌ای‌بودن و اعتماد را چند برابر کند. در مقابل، چینش تصادفی صفحات یا متن‌های جدا از هم، حتی با ظاهری زیبا، تصویر برند را مبهم و شکننده می‌سازد.

۴. نقش سئو در روایت‌پردازی ساختاری صفحات چیست؟

سئو در روایت‌پردازی ساختاری دو نقش دارد: اول، کمک می‌کند کاربران مناسب از مسیر جست‌وجو وارد «فصل درست» از داستان شما شوند؛ یعنی صفحه‌ای که برای نیت جست‌وجوی آن‌ها طراحی شده است. دوم، با تشویق به ساختاردهی منطقی محتوا (تیترها، زیرتیترها، پاراگراف‌های کوتاه، لینک‌دهی داخلی)، عملاً به انسجام روایت کمک می‌کند. هدف این است که هم ربات‌ها ساختار را بفهمند، هم انسان‌ها داستان برند را بدون سردرگمی دنبال کنند.

۵. برای شروع بازطراحی روایی سایت، از کدام صفحه آغاز کنم؟

بهترین نقطه شروع، صفحه‌ای است که بیشترین ترافیک یا بیشترین نقش را در تبدیل کاربر به مشتری دارد؛ معمولاً صفحه اصلی یا یکی از صفحات کلیدی خدمات. ابتدا نقش این صفحه در داستان برند را مشخص کنید، سپس ترتیب بلوک‌ها، لحن محتوا و لینک‌های خروجی را براساس آن نقش تنظیم کنید. بعد از اصلاح یک یا دو صفحه مهم، می‌توانید الگوی روایی به‌دست‌آمده را به‌تدریج در سایر صفحات تعمیم دهید تا کل سایت به یک داستان منسجم نزدیک شود.

۶. آیا می‌توانم از قالب‌های آماده وردپرس و در عین‌حال روایت ساختاری قوی داشته باشم؟

استفاده از قالب آماده به‌خودی‌خود مانعی برای روایت‌پردازی ساختاری نیست، اما اگر بدون بازطراحی ترتیب بخش‌ها و بازنویسی محتوا از همان دیفالت قالب استفاده کنید، احتمالاً داستانی شبیه هزاران سایت دیگر خواهید داشت. لازم است بخش‌های اضافی را حذف، ترتیب بلوک‌ها را براساس مسیر ذهنی مخاطب خود تنظیم و متن‌ها را با لحن و پیام برندتان بازنویسی کنید تا قالب، در خدمت روایت قرار گیرد نه برعکس.

منابع

Nielsen Norman Group – Storytelling in UX Design
Smashing Magazine – Crafting Seamless User Journeys Across Pages

آنچه در این مطلب میخوانید !
در طراحی سایت برای برندهای خدماتی، ساختار درست صفحات و معماری محتوای حرفه‌ای مهم‌ترین عامل ایجاد اعتماد است. در این مقاله الگوی عملی طراحی وب‌سایت خدماتی را می‌بینید که بازدیدکننده سرد را به مشتری مطمئن تبدیل می‌کند.
طراحی تجربه چندکاناله در وب، موبایل و Mini-App با حفظ یکپارچگی محتوا، UI و داده، کلید ساخت تجربه دیجیتال روان و مداوم برای کاربران در ۲۰۲۶ است.
معماری اطلاعات و هویت دیجیتال زمانی قدرتمند می‌شوند که ساختار سایت، پیام برند و مسیر کاربر هم‌سو باشند و یک تجربه منسجم، قابل‌اعتماد و قابل‌پیش‌بینی بسازند.
معماری سایت فروشگاهی وقتی اصولی طراحی شود، مسیر خرید کاربر را کوتاه می‌کند، شفافیت اطلاعات محصول را بالا می‌برد و مستقیماً نرخ تبدیل را افزایش می‌دهد.
ساختاردهی صفحات سنگین برای سئوی ۲۰۲۶ یعنی ترکیب لایه‌بندی محتوا، هدینگ‌های هوشمند، Anchor Link و معماری مفهومی برای پاسخ دقیق به نیت جست‌وجو.
هویت بصری در صفحات فروشگاهی زمانی اعتماد می‌سازد که رنگ، تایپوگرافی، فاصله‌گذاری و تصاویر محصول در یک سیستم منسجم، احساس امنیت و تمایل به خرید را تقویت کنند.

آناهید تونیان

آناهید تونیان، نویسنده حوزه برندینگ دیجیتال و هویت بصری است و روایت هویت برند را در مرکز نوشته‌های خود قرار می‌دهد. او باور دارد انسجام لحن و تصویر برند، زیربنای اعتماد دیجیتال است و وب‌سایت باید این روایت را به دقیق‌ترین شکل بازتاب دهد.
آناهید تونیان، نویسنده حوزه برندینگ دیجیتال و هویت بصری است و روایت هویت برند را در مرکز نوشته‌های خود قرار می‌دهد. او باور دارد انسجام لحن و تصویر برند، زیربنای اعتماد دیجیتال است و وب‌سایت باید این روایت را به دقیق‌ترین شکل بازتاب دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده − 3 =